کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۲۹
چگونه سازم با او چگونه حرب کنم
ضعیف کالبدم من نه کوهم و نه گوم
وفاش عاریتی ، عیب و عار او فانی
به عیب عاریتی چیز بر ، چرا فَنوم
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۰
تنی درست و هم قوت بادروزه فرد
که به ز منت و بیغار کوثر و تسنیم
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۱
تیز بودیم و کند گونه شدیم
راست بودیم و باشگونه شدیم
سرو بودیم چندگاه بلند
گوژ گشتیم و چون درونه شدیم
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۲
نسوز نامرده ، ای شگفتی کار
راست با مردگان بگونه شدیم
خوب گر سوی ما نگه نکند
گو مکن ، شو که ما نمونه شدیم
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۳
عمر چگونه جهد از دست خلق
باد چگونه جهد از بادخَن
سروبنان کنده و گلشن خراب
لاله ستان خشک و شکسته چمن
بسته کف دست و کف پای شوغ
[...]
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۴
هول تاختن و کینه آختنْش مرا
همی گداخته همچون کناغ و تافته تن
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۵
کسی که سامهٔ جبار آسمان شکند
چگونه باشد در روز محشرش سامان
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۶
چنان مگوی ، ولیکن چنان نمای به خلق
که مای از تو بترسد به سند و هند و یمان
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۷
این گنبد گردان که برآورد بدین سان
…ـان
ای منظره و کاخ برآورده به خورشید
تا گنبد گردان بکشیده سر ایوان
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۳۹
خراس و آخر و خُنبه ببردند
نبود از چنگشان بس چیز پنهان
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۴۰
می تند گرد سرای و در تو غُنده کنون
باز فرداش ببین بر تن تو تارتنان
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۴۲
آراسته کردند به پروین دو شب من
کاندر شب تاریک نکو تابد پروین
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۴۳
سزد که بگسلم از یار سیم دندان طمع
سزد که او نکند طمع ِ پیردندان کَرو
سزد که پروین بارد دو چشم من شب و روز
کنون کزین دو شب من شعاع برزد پَرو
غریب نایدَش از من غریو گر شب و روز
[...]
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۴۴
نان سیاه و خوردی بی چَربو
و آنگاه مَه به مَه بود این هر دو
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۴۵
بیمارم از نهیب عقب رنجه
درد ِ دلم گرفته و تبْ باده
بهتر شوم چو پیر به نام من
تعویذکی نویسد آزاده
کسایی » ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت » شمارهٔ ۴۷
که نعمهای او چو چرخ روان
همه خواب است و باد و بادفَره