گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳

 

شیرین دهنی که از لبش جان میریخت

کفرش ز سرِ زلفِ پریشان میریخت

گر شیخ به کفرِ زلفِ او ره می‌برد

خاکِ رهِ او بر سرِ ایمان می‌ریخت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴

 

عشق آمد و خاکِ محنتم بر سر ریخت

زان برقِ بلا به خرمنم اخگر ریخت

خون در دل و ریشهٔ تنم سوخت چنان

کز دیده به جای اشک خاکستر ریخت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵

 

میرفتم و خونِ دل به راهم میریخت

دوزخ دوزخ شرر ز آهم میریخت

می‌آمدم از شوقِ تو بر گلشنِ کون

دامن دامن گل از گناهم میریخت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۶

 

از کفرِ سر زلفِ وی ایمان میریخت

وز نوشِ لبش چشمهٔ حیوان میریخت

چون کبک خرامنده به صد رعنایی

میرفت و ز خاکِ قدمش جان میریخت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۷

 

از نخلِ تَرَش بار چو باران میریخت

وز صفحهٔ رخ گل به گریبان میریخت

از حسرتِ خاکِ پای آن تازه نهال

سیلاب ز چشمِ آبِ حیوان میریخت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۸

 

ای دل چو فراقش رگِ جان بگشودت

منمای به کس خرقهٔ خون آلودت

می‌نال چنانکه نشنوند آوازت

می‌سوز چنانکه برنیاید دودت

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹

 

آن یار که عهدِ دوستداری بشکست

میرفت و منش گرفته دامن در دست

می‌گفت دگر باره به خوابم بینی

پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰

 

از بارِ گنه شد تنِ مسکینم پست

یا رب چه شود اگر مرا گیری دست

گر در عملم آنچه ترا شاید نیست

اندر کرمت آنچه مرا باید هست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱

 

از کعبه رهیست تا به مقصد پیوست

وز جانب میخانه رهی دیگر هست

اما ره میخانه ز آبادانی

راهیست که کاسه می‌رود دست به دست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۲

 

تیری ز کمانخانه ابروی تو جست

دل پرتو وصل را خیالی بَربست

خوشخوش زدلم گذشت و میگفت به ناز

ما پهلوی چون تویی نخواهیم نشست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۳

 

چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست

چون هست ز هر چه نیست نقصان و شکست

انگار که هر چه هست در عالم نیست

پندار که هر چه نیست در عالم هست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۴

 

دی طفلک خاک بیز غربال به دست

میزد بدو دست و روی خود را می‌خست

میگفت به های‌های کافسوس و دریغ

دانگی بنیافتیم و غربال شکست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵

 

کردم توبه، شکستیش روز نخست

چون بشکستم به توبه‌ام خواندی چست

القصه زمام توبه‌ام در کف تست

یکدم نه شکسته‌اش گذاری نه درست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۶

 

آزادی و عشق چون همی نامد راست

بنده شدم و نهادم از یکسو خواست

زین پس چونان که داردم دوست رواست

گفتار و خصومت از میانه برخاست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۷

 

خیام تنت به خیمه میماند راست

سلطان روحست و منزلش دار بقاست

فراش اجل برای دیگر منزل

از پا فگند خیمه چو سلطان برخاست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۸

 

هر چند به طاعت تو عصیان و خطاست

زین غم نکشی که گشتن چرخ بلاست

گر خسته‌ای از کثرت طغیان گناه

مندیش که ناخدای این بحر خداست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۹

 

من بندهٔ عاصیم رضای تو کجاست

تاریک دلم نور و صفای تو کجاست

ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی

این بیع بود لطف و عطای تو کجاست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۰

 

گر طالب راه حق شوی ره پیداست

او راست بود با تو، تو گر باشی راست

وانگه که به اخلاص و درون صافی

او را باشی بدان که او نیز تراست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۱

 

غم عاشق سینهٔ بلاپرورِ ماست

خون در دل آرزو ز چشم ِ تر ماست

هان غیر، اگر حریف مایی پیش آی

که‌الماس به جای باده در ساغر ماست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲

 

ما کشتهٔ عشقیم و جهان مسلخ ماست

ما بیخور و خوابیم و جهان مطبخ ماست

ما را نبود هوای فردوس از آنک

صد مرتبه بالاتر از آن دوزخ ماست

ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۱۹۳