×
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۶
گفت نقاش چونکه نشناسم
که نه دیوانه و نه فرناسم
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۴۹
تیره بر چرخ راه کاهکشان
همچو گیسوی زنگیان بنشان
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۵۱
بهمه شهر بود ازو آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۵۳
گنجشک از آنکه فزون دارد تاو(؟)
در کشیده بهپشت ماهی و گاو
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۵۵
هرچه واجب شود ز باد افراه
بکنید و جز این ندارم راه
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶۰
کار زرگر به زر شود بر راه
زر به زرگر سپار و کار بخواه
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶۱
بندیان داشت بی زوار و پناه
برد با خویشتن بجمله براه
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۶۳
زان گشاید فقع که بگشادی
زان نمایذ ترا که بنمادی