گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۳۹

 

من کیستم از قید دو عالم فردی

عنقا منشی بلند همت مردی

دیوانهٔ بیخودی بیابان گردی

لبریز محبتی سرا پا دردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۰

 

از چهره همه خانه منقش کردی

وز باده رخان ما چو آتش کردی

شادی و نشاط ما یکی شَش کردی

عیشت خوش باد عیش ما خَوش کردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۱

 

عشقم دادی زاهل دردم کردی

از دانش و هوش و عقل فردم کردی

سجاده نشین با وقاری بودم

مِیْ خواره و رند و هرزه گردم کردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۲

 

با فاقه و فقر همنشینم کردی

بی خویش و تبار و بی قرینم کردی

این مرتبهٔ مقربانِ درِ تست

آیا به چه خدمت این چنینم کردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۳

 

ای دیده مرا عاشق یاری کردی

داغم ز رخ لاله عذاری کردی

کاری کردی که هیچ نتوان گفتن

الله الله چه خوب کاری کردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۴

 

ای دل تا کی مصیبت‌ افزا گردی

ای خون شده چند درد پیما گردی

انداختیَم در به در و کوی به کوی

رسوا کردی مرا، تو رسوا گردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۵

 

ای آنکه به گرد شمع دود آوردی

یعنی که خط ارچه خوش نبود آوردی

گر دود دل منست دیرت بگرفت

ور خط به خون ماست زود آوردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۶

 

ای چرخ بسی لیل و نهار آوردی

گه فصل خزان و گه بهار آوردی

مردان جهان را همه بردی به زمین

نامردان را به روی کار آوردی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۷

 

ای کاش مرا به نفت آلایندی

آتش بزدندی و نبخشایندی

در چشم عزیز من نمک سایندی

وز دوست جدا شدن نفرمایندی

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۸

 

ای خالق ذوالجلال هر جانوری

وی رهرو رهنمای هر بی خبری

بستم کمر امید بر درگه تو

بگشای دری که من ندارم هنری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۴۹

 

دستی نه که از نخل تو چینم ثمری

پایی نه که در کوی تو یابم گذری

چشمی نه که بر خویش بگریم قَدَری

رویی نه که بر خاک بمالم سحری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۰

 

هنگام سپیده‌دم خروس سحری

دانی که چرا همی کند نوحه‌گری

یعنی که نمودند در آیینهٔ صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بی‌خبری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۱

 

ای ذات تو در صفات اعیان ساری

اوصاف تو در صفاتشان متواری

وصف تو چو ذات مطلقست اما نیست

در ضمن مظاهر از تقید عاری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۲

 

عالم بود ار نه‌ای ز عبرت عاری

نهری جاری به طورهای طاری

وندر همه طورهای نهر جاری

سِرّیست حقیقة‌الحقایق ساری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۳

 

یا رب یا رب کریمی و غفاری

رحمان و رحیم و راحم و ستاری

خواهم که به رحمت خداوندی خویش

این بندهٔ شرمنده فرو نگذاری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۴

 

گیرم که هزار مصحف از بر داری

با آن، چه کنی که نفس کافر داری

سر را به زمین چه می‌نهی بهر نماز

آنرا به زمین بنه که بر سر داری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۵

 

ای شمع نمونه‌ای ز سوزم داری

خاموشی و مردن رموزم داری

داری خبر از سوز شب هجرانم

آیا چه خبر ز سوز روزم داری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۶

 

چون گل، به گلاب شسته رویی داری

چون مشک به مِیْ حل شده، مویی داری

چون عرصه‌گه قیامت از انبُهِ خلق

پر آفت و محنت، سرِ کویی داری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۷

 

ای دل، برِ دوست تحفه جز جان نبری

دردت چو دهند نام درمان نبری

بی درد ز درد دوست نالان گشتی

خاموش که عِرض دردمندان نبری

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۸

 

پیوسته تو دل ربوده‌ای معذوری

غم هیچ نیازموده‌ای معذوری

من بی تو هزار شب به خون درخفتم

تو بی تو شبی نبوده‌ای معذوری

ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۱۳۱
۱۳۲
۶۵۳۱