گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۹۹

 

بگریختم از عشق تو ای سیمین تن

باشد که زغم باز رهم مسکین من

عشق آمد و از نیم‌رهم باز آورد

مانندهٔ خونیان رسن در گردن

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۰

 

فریاد ز دست فلک بی سر و بن

کاندر بر من نه نو بهشت و نه کهن

با این همه نیز شکر میباید کرد

گر زین بترم کند که گوید که مکن

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۱

 

ای خالق ذوالجلال وحی رحمان

سازندهٔ کارهای بی سامانان

خصمان مرا مطیع من می‌گردان

بی‌رحمان را رحیم من می‌گردان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۲

 

جانست و زبانست زبان دشمن جان

گر جانت به کارست نگه‌دار زبان

شیرین سخنی بگفت شاه صنمان

سر، برگ درختست، زبان باد خزان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۳

 

چندین چه زنی نظاره گرد میدان

اینجا دم اژدهاست و زخم پیلان

تا هر که در آید بنهد او دل و جان

فارغ چه کند گرد سرای سلطان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۴

 

رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان

گفتا: از غیر دوست بر بند زبان

گفتم که: غذا؟ گفت: همین خون جگر

گفتم: پرهیز؟ گفت: از هر دو جهان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۵

 

رویت دریای حسن و لعلت مرجان

زلفت عنبر صدف دهان در دندان

ابرو کشتی و چین پیشانی موج

گرداب بلا غبغب و چشمت طوفان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۶

 

فریاد و فغان که باز در کوی مغان

می‌خواره ز می نه نام یابد نه نشان

زانگونه نهان گشت که بر خلق جهان

گشته‌ست نهان گشتن او نیز نهان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۷

 

هستی به صفاتی که درو بود نهان

دارد سَرَیان در همه اعیان جهان

هر وصف ز عینی که بود قابل آن

بر قدرِ قبولِ عین، گشته‌ست عیان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۸

 

آن دوست که هست عشق او دشمن جان

بر باد همی دهد غمش خرمن جان

من در طلبش دربه در و کوی به کوی

او در دل و کرده دست در گردن جان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۰۹

 

یا رب ز قناعتم توانگر گردان

وز نور یقین دلم منور گردان

روزی من سوختهٔ سرگردان

بی منت مخلوق میسر گردان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۰

 

یا رب ز دو کون بی‌نیازم گردان

وز افسر فقر سرفرازم گردان

در راه طلب محرم رازم گردان

زان ره که نه سوی تست بازم گردان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۱

 

یا رب ز کمالِ لطف خاصم گردان

واقف به حقایقِ خواصم گردان

از عقلِ جفا‌کار دل‌افگار شدم

دیوانهٔ خود کن و خلاصم گردان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۲

 

در درویشی هیچ کم و بیش مدان

یک موی تو در تصرف خویش مدان

وآنرا که بود روی به دنیا و به دین

در دوزخ یا بهشت درویش مدان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۳

 

دارم گله از درد نه چندان چندان

با گریه توان گفت نه خندان خندان

دُرّ و گهرم جمله به تاراج برفت

آن دُرّ و گهر چه بود دندان دندان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۴

 

دنیا گذران، محنت دنیا گذران

نی بر پدران ماند و نی بر پسران

تا بتوانی عمر به طاعت گذران

بنگر که فلک چه میکند با دگران

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۵

 

یا رب تو مرا به یار دمساز رسان

آوازهٔ دردم به هم‌آواز رسان

آن کس که من از فراق او غمگینم

او را به من و مرا به او بازرسان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۶

 

بر گوش دلم ز غیب آواز رسان

مرغ دل خسته را به پرواز رسان

یا رب که به دوستی مردان رهت

این گمشدهٔ مرا به من باز رسان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۷

 

قومی که حقست قبلهٔ همتشان

تا سر داری مکش سر از خدمتشان

آنرا که چشیده زهر آفاق ز دهر

خاصیت تریاق دهد صحبتشان

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۱۸

 

فریاد ز شب روی و شب رنگیشان

وز چشم سیاه و صورت زنگیشان

از اول شب تا به دم آخر شب

اینها همه در رقص و منم چنگیشان

ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۱۲۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۶۵۳۱