گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۹

 

در خواب جمال یار خود میدیدم

وز باغ وصال او گلی می‌چیدم

مرغ سحری زخواب بیدارم کرد

ای کاش که بیدار نمی‌گردیدم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۰

 

روزی ز پی گلاب می‌گردیدم

پژمرده عذار گل در آتش دیدم

گفتم که چه کرده‌ای که میسوزندت

گفتا که درین باغ دمی خندیدم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۱

 

دیشب که به کوی یار می‌گردیدم

دانی که پی چه کار می‌گردیدم

قربان خلاف وعده‌اش می‌گشتم

گرد سر انتظار می‌گردیدم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۲

 

گر در سفرم تویی رفیق سفرم

ور در حضرم تویی انیس حضرم

القصه به هر کجا که باشد گذرم

جز تو نبود هیچ کسی در نظرم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۳

 

از هجر تو ای نگار اندر نارم

می‌سوزم ازین درد و دم اندر نارم

تا دست به گردن تو اندر نارم

آغشته به خون چو دانه اندر نارم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۴

 

گر دست تضرع به دعا بردارم

بیخ و بن کوهها ز جا بردارم

لیکن ز تفضلات معبود احد

فاصبر صبرا جمیل را بردارم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۵

 

یا رب چو به وحدتت یقین می‌دارم

ایمان به تو عالم آفرین می‌دارم

دارم لب خشک و دیدهٔ تر بپذیر

کز خشک و تر جهان همین می‌دارم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۶

 

از خاک درت رخت اقامت نبرم

وز دست غمت جان به سلامت نبرم

بردار نقاب از رخ و بنمای جمال

تا حسرت آن رخ به قیامت نبرم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۷

 

آزرده‌ترم گرچه کم آزارترم

بی یارترم گرچه وفادارترم

با هر که وفا و صبر من کردم بیش

سبحان‌الله به چشم او خوارترم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۸

 

جهدی بکنم که دل ز جان برگیرم

راه سر کوی دلستان برگیرم

چون پرده میان من و دلدار منم

برخیزم و خود را ز میان برگیرم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۴۹

 

ساقی اگرم مِیْ ندهی می‌میرم

ور ساغر مِیْ ز کف نهی می‌میرم

پیمانهٔ هر که پر شود می‌میرد

پیمانهٔ من چو شد تهی می‌میرم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۰

 

نه از سر کار با خلل می‌ترسم

نه نیز ز تقصیر عمل می‌ترسم

ترسم ز گناه نیست آمرزش هست

از سابقهٔ روز ازل می‌ترسم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۱

 

تا ظن نبری کز آن جهان می‌ترسم

وز مردن و از کندن جان می‌ترسم

چون مرگ حقست من چرا ترسم ازو

من خویش پرستم و از آن می‌ترسم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۲

 

مشهود و خفی چو گنج دقیانوسم

پیدا و نهان چو شمع در فانوسم

القصه درین چمن چو بید مجنون

می‌بالم و در ترقی معکوسم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۳

 

عیبم مکن ای خواجه اگر می نوشم

در عاشقی و باده پرستی کوشم

تا هشیارم نشسته با اغیارم

چون بی‌هوشم به یار هم آغوشم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۴

 

یا رب ز گناه زشت خود منفعلم

وز قول بد و فعل بد خود خجلم

فیضی به دلم ز عالم قدس رسان

تا محو شود خیال باطل ز دلم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۵

 

یک روز بیوفتی تو در میدانم

آن روز هنوز در خم چوگانم

گفتی سخنی و کوفتی بر جانم

آن کشت مرا و من غلام آنم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۶

 

از جملهٔ دردهای بی درمانم

وز جملهٔ سوز داغ بی پایانم

سوزنده‌تر آنست که چون مردم چشم

در چشم منی و دیدنت نتوانم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۷

 

زان دم که قرین محنت و افغانم

هر لحظه ز هجران به لب آید جانم

محروم ز خاک آستانت زانم

کز سیل سرشک خود گذر نتوانم

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۵۸

 

بی‌مهری آن بهانه‌جو می‌دانم

بی درد و ستم عادت او می‌دانم

جز جور و جفا عادت آن بدخو نی

من شیوهٔ یار خود نکو می‌دانم

ابوسعید ابوالخیر
 
 
۱
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۱۲۲
۶۵۳۱