گنجور

 
۱
۲
۳
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱

 

شیر اجلت چو درکمین خواهد بود

در خاک فتادنت یقین خواهد بود

در دور زمان مساز املاک و بدان

قسمت ز زمان دو گز زمین خواهد بود

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۲

 

گیرم که ترا لطف الاهی آمد

در ملک تو ماه تا به ماهی آمد

در هر وطنی سرای و باغی چه کنی

میپنداری که باز خواهی آمد

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۳

 

چون روی تو در هلاک خواهد بودن

قسم تو دو گز مغاک خواهد بودن

بر روی زمین چند کنی جای و سرای

چون جای تو زیر خاک خواهد بودن

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۴

 

از آتش دل چو دود بر خواهی خاست

وز راه زیان و سود برخواهی خاست

وین کلبه که ایمن اندر او بنشستی

ایمن منشین که زود برخواهی خاست

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۵

 

زان پیش که در عینِ هلاکت فکنند

بفکن همه پاک، بو که پاکت فکنند

زیرا که ز روزگار روزی چندی

بر تو شمرند و پس به خاکت فکنند

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۶

 

تا کی به نظارهٔ جهان خواهی زیست

فارغ ز طلسم جسم و جان خواهی زیست

یک ذرّه به مرگِ خویشتن برگت نیست

پنداشته‌ای که جاودان خواهی زیست

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۷

 

گاهی به قبولِ خلق خواهی آویخت

گاهی به عصا و دلق خواهی آویخت

از بهرِ شکم روز و شبان در تک و پوی

خود را به گلو و حلق خواهی آویخت

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۸

 

گر در کوهی مقیم و گر در دشتی

بر خاک گذشتگان مجاور گشتی

بر خاک تو بگذرند ناآمدگان

چندان که تو برگذشتگان بگذشتی

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۹

 

چون رفتنِ بیقیاس داری در پی

چندانک روی هراس داری در پی

ای خوشهٔ سرسبز بسی سر مفراز

چون میدانی که داس داری در پی

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۰

 

ره بس دور است توشه بردار و برو

فارغ منشین تمام بردار وبرو

تا چند کنی جمع که تا چشم زنی

فرمان آید که جمله بگذار و برو

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۱

 

هر رنگ که ممکن است آمیخته گیر

هر فتنه که ساکن است انگیخته گیر

وین روی چو ماه آسمانت بدریغ

از صرصر مرگ در زمین ریخته گیر

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۲

 

گیرم که جهان به کام دیدی وشدی

زلف همه دلبران کشیدی و شدی

چیزی که ترا هوا بر آن میدارد

انگار بدان همه رسیدی و شدی

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۳

 

ای آنکه ز نفسِ شوم در آکفتی

وز آرزوی روی بتان در تفتی

انگار که هرچه آرزو میکندت

دریافتی و گذاشتی و رفتی

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۴

 

بس کس که ز کوچهٔ هوس برنامد

تا از دو جهان به یک نفس برنامد

از بس که درین بادیهٔ بی سر و پای

رفتند فرود و هیچ کس برنامد

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۵

 

قومی که به خاک مرگ سر بازنهند

تا حشر ز قال و قیل خود باز رهند

تا کی گوئی کسی خبر باز نداد

چون بیخبرند از چه خبر باز دهند

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۶

 

دو چشم ز اشک خیره میباید کرد

از بس که غمم ذخیره میباید کرد

تا چند به آب پاک روشن داریم

روئی که به خاک تیره میباید کرد

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۷

 

تا چند ز مرگِ خویش غمناک شوی

آن بِه که ز اندیشهٔ خود پاک شوی

یک قطرهٔ آب بوده‌ای اوّلِ کار

تا آخرِ کار، یک کفِ خاک شوی

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۸

 

ماتم زدگان عالم خاک هنوز

می خاک شوند در غم خاک هنوز

چندان که تهی میشود این پشت زمین

پر می نشود این شکم خاک هنوز

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۱۹

 

دنیا مطلب مباش مغرور ازو

خود را میبین ز مرگ مهجور ازو

نزدیکتر از مرگ به ما چیزی نیست

وین طرفه نگر که ما چنین دور ازو

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۲۰

 

خلقند به خاک بیعدد آورده

از حکم ازل رای ابد آورده

ای بس که بگردد در و دیوار فلک

ما روی به دیوار لحد آورده

۲ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۴۳