×
غبار همدانی » دوبیتیها » شمارهٔ ۱
تو که رخ لالهسان افروته دیری
چو داغ لالهام دل سوته دیری
یکی فکر دل بیحاصلم کن
که چندین حاصل اندوته دیری
غبار همدانی » دوبیتیها » شمارهٔ ۲
چه خوش بی در عدم ویرانهای بی
مرا چون جغد در وی لانهای بی
ببینم آنکه جایی بی به عالم
که آنجا نام آب و دانهای بی
غبار همدانی » دوبیتیها » شمارهٔ ۳
الهی چون گناهم را شمر نیست
یقین دانم که عذرم را ثمر نیست
ز لطفت این تمنّا دارم و بس
که بینم غیر من کس در سقر نیست
غبار همدانی » دوبیتیها » شمارهٔ ۴
سر و کارم به دست نازنینیست
که در هر گوشهاش گوشهنشینیست
کسی کش غم به خاطر ره ندارد
چه غم دارد که او را دل غمینیست