گنجور

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

ساقی بیار باده که دوشم خیال دوست

بر گوش جان رساند نوید وصال دوست

پرداختم سراچۀ دل از خیال غیر

تا با فراغ بال درآید خیال دوست

چون گوی اگر اشارۀ چوگان کند سرم

[...]

۱۱ بیت
غبار همدانی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

به کوی میکده دی هاتفی بشارت برد

که فضل حق گنه مِی کشان به غارت برد

دلم ز پیر خرابات شکرها دارد

که رنجها پی تعمیر این عمارت برد

ز رنگ توبه شد آلوده خرقۀ صوفی

[...]

۱۱ بیت
غبار همدانی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹

 

گر گنج غمت در دل دیوانه نمی‌شد

ویرانه مقام من دیوانه نمی‌شد

شه کاش خراج از ده ویرانه نمی‌خاست

یا ملک دلم کاش که ویرانه نمی‌شد

دانی ز چه عاشق به ره فقر و فنا رفت

[...]

۱۱ بیت
غبار همدانی
 

غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

ساقی بیار جامی کز چشم اشکبارم

خاطر خوشست امروز برطرف جویبارم

ساقی ز جام دیگر آبی بر آتشم زن

زان پیشتر کزین جام برجان فتد شرارم

از باغ وصل جانان هر بلبلی گلی چید

[...]

۱۱ بیت
غبار همدانی
 
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود