گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - و قال ایضا ویرتی فیه والده

 

روزی وطاء کحلی شب در سر آوردم

بگریزم از جهان که جهان نیست در خورم

پیوند عمر بایدم از دور روزگار

تا شطری از معایب ایّام بشمرم

از ساحری، عصای کلیمم ولی چه سود؟

[...]

۹۱ بیت
کمال‌الدین اسماعیل