گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را

 

مَلک چون دید ناز آن نیازی

سپر بفکند از آن شمشیر بازی

شکایت را به شیرینی نهان کرد

ز شیرینان شکایت چون توان کرد؟

به شیرین گفت کاِی چشم و چراغم

[...]

۵۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۲ - کشتن شیرویه خسرو را

 

شبی تاریک نور از ماه برده

فلک را غول‌وار از راه برده

زمانه با هزاران دست‌، بی‌زور

فلک با صد هزاران دیده‌، شبکور

شهنشه پای را با بند زرین

[...]

۵۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۲ - جنگ چهارم اسکندر با روسیان

 

چو خورشید برزد سر از سبز میل

فرو شست گردون قبا را ز نیل

دگر باره شیران نمودند شور

ز گوران همه دشت کردند گور

به غلغل درآمد جرس با درای

[...]

۵۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۶ - در ستایش ممدوح

 

شنیدم که بالای این سبز فرش

خروسی سپیداست در زیر عرش

چو او برزند طبل خود را دوال

خروسان دیگر بکوبند بال

همانا که آن مرغ عرشی منم

[...]

۵۱ بیت
نظامی