گنجور

 
۱
۲
 

هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۵

 

چو من به داغ بتان سوخت هر که یک چندی

هوس کند که دگر باره بیشتر سوزد

به پای شمع فتد چون که سوخت پروانه

که شعله‌ای چو بیابان رسد دگر سوزد

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۹

 

ای سیه‌نامه، کز برای نجات

حرفی از باب رحمتی طلبی

سبقتم چیست؟ گفته‌ای زین باب

«سبقت رحمتی علی غضبی»

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱

 

باز آی، که از جان اثری نیست مرا

مدهوشم و از خود خبری نیست مرا

خواهم که به جانب تو پرواز کنم

اما چه کنم بال و پری نیست مرا

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲

 

یاران کهن، که بنده بودم همه را

در بند جفای خود شنودم همه را

زنهار! از کس وفا مجویید که من

دیدم همه را و آزمودم همه را

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳

 

آیینهٔ نورست رخ یار امشب

ای مه، بنشین در پس دیوار امشب

ای مهر بپوش روی خود را در ابر

ای صبح، دم خویش نگه دار امشب

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴

 

شد ماه من آن شمع شب‌افروز امشب

گو چرخ و فلک ز رشک می‌سوز امشب

امشب نه شب وصل، شب قدر من‌ست

بهتر ز هزار روز نوروز امشب

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵

 

گر دل برود من نروم از نظرت

ور جان بدهم، خاک شوم در گذرت

چون گرد شوم بر آستانت آیم

بنشینم و برنخیزم از خاک درت

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶

 

ای سیم‌ذقن، این چه دهان و چه لبست؟

این خال چه خال و این چه زلف عجبست؟

روی تو در آن دو زلف مشکین چه عجب؟

هر روز که هست در میان دو شب‌ست

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷

 

از بس که مرا دولت بیدار کم‌ست

گفتن نتوان که تا چه مقدار کم‌ست

رنجی‌ست فراقت که کمش بسیارست

عیشی‌ست وصال تو، که بسیار کم‌ست

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸

 

در عالم بی‌وفا کسی خرم نیست

شادی و نشاط در بنی‌آدم نیست

آن کس که درین زمانه او را غم نیست

یا آدم نیست، یا از این عالم نیست

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹

 

غم دارم و غم‌گسار می‌باید و نیست

در دست من آن نگار می‌باید و نیست

درد سر اغیار نمی‌باید و هست

تشریف حضور یار می‌باید و نیست

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰

 

امروز مرا غیر پریشانی نیست

در مشکل من امید آسانی نیست

غم کشت مرا و کس به دادم نرسید

بالله که درین شهر مسلمانی نیست

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱

 

روز و شب من به گفتگوی تو گذشت

سال و مه من به جستجوی تو گذشت

عمرم به طواف گرد کوی تو گذشت

القصه، همه در آرزوی تو گذشت

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲

 

آنی که تمام از نمکت ریخته‌اند

ذرات وجودت ز نمک بیخته‌اند

با شیرهٔ جان‌ها نمک آمیخته‌اند

تا همچو تو صورتی برانگیخته‌اند

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳

 

چون صورت زیبای تو انگیخته‌اند

صد حسن و ملاحت به هم آمیخته‌اند

القصه که شکل عالم‌آرای تو را

در قالب آرزوی ما ریخته‌اند

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴

 

هر کس که می عشق به جامش کردند

از دردی درد تلخ‌کامش کردند

گویا همه غم‌های جهان در یک جا

جمع آمده بود، عشق نامش کردند

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵

 

تا کی دلت از چرخ حزین خواهد بود؟

با محنت و درد هم‌نشین خواهد بود

خوش باش که روزگار پیش از من و تو

تا بود چنان بود و چنین خواهد بود

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶

 

دیدم که یکی دو دسته از سنبل تر

بر بسته و خوش نهاده در پیش نظر

گفتم که برو دو زلف یارم بنگر

بر بسته دگر باشد و خود رسته دگر

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷

 

یار آمد و یار دل‌نواز آمد باز

بهر دل خسته چاره‌ساز آمد باز

عمرم همه رفته بود از رفتن او

صد شکر که عمر رفته باز آمد باز

۲ بیت
هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸

 

دردا که اسیر ننگ و نامیم هنوز

در گفت و شنید خاص و عامیم هنوز

شد عمر تمام و ناتمامیم هنوز

صد بار بسوختیم و خامیم هنوز

۲ بیت
هلالی جغتایی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۷