گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۷

 

دوش در صومعه آمد صنم باده فروش

جام می در کف و زنار حمایل بر دوش

همه سرمایهٔ سودای دل خام طمع

همه نقصان متاع من اسلام فروش

غمزه اش گرم عنان گشته که بگریز، مَایست

[...]

۱۴ بیت
عرفی
 

عرفی » قطعات » شمارهٔ ۹ - درشکایت روزگار

 

عرفی آغاز گریه کن شاید

این کهن خاکدان خراب شود

ناله ای کن مگر ز تأثیرش

دهر نامهربان خراب شود

از فغان سینه ریش و غم برجای

[...]

۱۴ بیت
عرفی