گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۴ - دماوندیه اول

 

ای کوه سپیدسر، درخشان شو

مانند وزو شراره افشان شو

ای رنگ‌پریده کوه دمباوند

مریخ رخ و سهیل دندان شو

ای شیر سپید خفته در وادی

[...]

۴۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۹ - جوانی‌، پیری‌، مرگ

 

جهان سر بسر از فراز و نشیب

یکی کارخانه‌است با رنگ و زیب

که در نوبهاران بجنبد ز جای

نگرداند این چرخ را جز خدای

بسی کارگر اندر آن کارگاه

[...]

۴۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ دوم

 

پادشها قصهٔ پاکان شنو!

شمه‌ای از حال نیاکان شنو

جمله نیاکان تو ایرانی‌اند

جز پسر بهمن و دارا نیند

از عقب دولت سامانیان

[...]

۴۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » چهار خطابه » خطابهٔ سوم

 

به‌به از این عهد دل‌افروز نو

عصر نو و شاه نو و روز نو

پادشها! از پس ده قرن سال

قرن تو را داده شرف‌، ذوالجلال

تاج کیان تا به تو خسرو رسید

[...]

۴۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار