گنجور

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵

 

شب وصل است و با دلبر مرا لب بر لب است امشب

شبی کز روز خوشتر باشد آن شب امشب است امشب

به چشمی روی آن مه بینم از شوق و به صد حسرت

ز بیم صبح چشم دیگرم بر کوکب است امشب

دلا بردار از لب مهر خاموشی و با دلبر

[...]

۳ بیت
هاتف اصفهانی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸

 

بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان

هر خار مزارم زندش دست به دامان

شاهان همه در حسرت آنند که باشند

در خیل غلامان تو از خیل غلامان

زاهد چه عجب گر زندم طعنه نداند

[...]

۳ بیت
هاتف اصفهانی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » مطایبات » شمارهٔ ۲

 

با حریفی که بی‌سبب دارد

سر آزار من بگو زنهار

گرچه از حکه در تعب باشی

... خر را به ... خویش مخار

هان و هان راه خویش گیر و برو

[...]

۳ بیت
هاتف اصفهانی