×
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » اعتقادنامه » بخش ۳۰ - اشارت به حوض کوثر
چون ز دوزخ کنند خلق گذر
شست و شویی کنند در کوثر
دود دوزخ ز خود فرو شویند
سوی جنت سرای خود پویند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۸ - گشادن عنصری به یک دو بیتی گرهی را که از بریدن زلف ایاز بر دل محمود افتاده بود و آن دو بیت این است:
«گر عیب سر زلف بت از کاستن است
چه جای به غم نشستن و خاستن است
وقت طرب و نشاط و می خواستن است
کآرایش سرو هم ز پیراستن است »
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱ - آغاز
المنة لله که به خون گر خفتیم
یکچند چو غنچه عاقبت بشکفتیم
از کشمکش دهر بسی آشفتیم
کز گوهر راز سبحه واری سفتیم
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۶۳ - ندبه حکیم هفتم
به هفتم چو آمد سخن لب گشود
که آرام بخش جهان شاه بود
ز آرام نتوان دگر کام یافت
کز آرام بخشی شه آرام یافت
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۶۶ - ندبه حکیم دهم
دهم گفت هر مخزن سیم و زر
که اسکندر آورد با یکدگر
چو در زندگی رنج بر وی گماشت
پس از مرگ کی خواهدش سود داشت