گنجور

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل سوم » بخش ۱ - الفصل الثالث فی حدث العالم علم الیقین

 

ماسوی اللّه را عَلَم عالم

از حدث شد که هست ضد قدم

محدث است بل عدم وجود سواه

لم یکن کاین و «کان اللّه»

«و هو الاول» از نُبی بر خوان

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل سوم » بخش ۲ - عین الیقین

 

محدث است عالم ار نه از دو یکی

وصف او آمدی و نیست شکی

بودی اندر ازل جهان ساکن

وین زمان باشدی چنان ساکن

متحرک چراست هذا خلق

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل سوم » بخش ۳ - حق الیقین

 

«ثبّت العرش» خود جهانی هست

تا تو نقشی بر او توانی بست

عدمی بلکه یک جهان اَعدام

گشته مجموع و کرده عالم نام

نقطه​های عدم بهم پیوست

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل سوم » بخش ۴ - حکایت

 

گفت بابا فرج حدیث تمام

چونکه کردش سؤال خواجه امام

کین جهان مُحْدَث است یا که قدیم؟

چیست زین هر دو نزد قلب سلیم؟

گفت بابا به او ز روی یقین

[...]

شیخ محمود شبستری