شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۷ - جواب به سوال اول
دگر گفتی مسافر کیست در راه
کسی کو شد ز اصلِ خویش آگاه
مسافر آن بود کو بگذرد زود
ز خود صافی شود چون آتش از دود
سلوکش سیرِ کشفی دان ز امکان
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۴ - حکایت
صانعی کوزه ای ز برف بساخت
کرد پر آب و اندر آب انداخت
کوزۀ برف ناگه ازتب و تاب
آب گشت و برآمد آب به آب
چیست اندر مَثَل همه عالم
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۱۳ - الفرقة الثانیة
باز نصرانی پلید خبیث
قایل آمد به شرکت و تثلیث
سه گرفت او مدبر عالم
حق تعالی و عیسی و مریم
قوم نسطور و قوم ملکائی
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۱ - الباب الثّانی فی صفاته تعالی و تقدس و فیه سبعة فصول: الفصل الاوّل فی اثبات صفاته الحقیقیّة علم الیقین
هست موصوف آن صفات عظام
ایزد ذوالجلال و الاکرام
اوّل سورۀ حدید بخوان
و آخر حشر تازه کن ایمان
«وهوالاول» اوست «والآخر»
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل اول » بخش ۲ - عین الیقین
گر نباشد ورا صفات جلال
نقص باشد ورا و ذاک محال
صفت او چو ذات اوست قدیم
دایماً حی و قادر است و علیم
صفتش غیر نیست و نبود عین
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل دوم » بخش ۱ - الفصل الثانی فی قدرته تعالی و تقدس علم الیقین
قدرت او چو ذات او کامل
همۀ ممکنات را شامل
فیض و فضلش علی الدوام تمام
جود و لطف و عطاش مطلق و عام
امر و خلقش به یکدگر مقرون
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل دوم » بخش ۲ - عین الیقین
باشد از روی قدرت و امکان
کردن و ترک فعلها یکسان
نیست در علم و قدرتش دوری
جمله یکسان ز روی مقدوری
اگر او را مخصّصی باید
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۱ - الفصل الثالث فی علمه تعالی و تقدس علم الیقین
عالم السر و الخفیات اوست
دافع الشر و البلیات اوست
آنچه هست، آنچه رفت، آنچه آید
همه داند چنانکه میباید
دور و نزدیک و آشکار ونهان
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۳ - حق الیقین
علم فعلی چو انفعالی نیست
حالی است این سخن محالی نیست
تو که هستی خود نمیدانی
لوح پروردگار چون خوانی
علم خود را ز پیش خود برگیر
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۱۰ - حکایت
آن شنیدی که خواجه صاین دین
گفت رهبر کسی بود در دین
کو بخود راه امر میسپرد
وز ارادت به خلق مینگرد
سخنی خوب گفت و بس ظاهر
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل هفتم » بخش ۲ - عین الیقین
نیست مفهوم هیچ یک موقوف
بر کسی جز حقیقت موصوف
به حقیقی از این لقب کردند
هفت دیدند چونکه بشمردند
وانکه معنی در او ندید نهفت
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل اول » بخش ۳ - حق الیقین
نسبت فعل را به مظهر و ساز
کسب خوانند بر طریق مجاز
غصب منصب مکن به علت کسب
فعل حق از تو نیست الا غصب
خالق فعل نیک و بد همه اوست
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل دوم » بخش ۳ - حکایت
پشّهای رفت بر درخت چنار
گفت خواهم که بر پرم هشدار
گفتش آخر کزین نشست چه خاست
تا زبرخاستن چه خیزد راست
پشهای بیش نیستی به وجود
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل سوم » بخش ۳ - حق الیقین
«ثبّت العرش» خود جهانی هست
تا تو نقشی بر او توانی بست
عدمی بلکه یک جهان اَعدام
گشته مجموع و کرده عالم نام
نقطههای عدم بهم پیوست
[...]
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل چهارم » بخش ۲ - عین الیقین
ممکن است این همه ز قدرت حی
نرسد فکرها به حکمت وی
چون ز صادق پدید گشت اثر
عقل دانا نهاد بر وی سر
عقل چون ره به غیب مینبرد
[...]