صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۱
دنیا به اهل خویش ترحم نمیکند
آتش امان نمیدهد آتشپرست را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۲
شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج
نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۳
به دشواری زلیخا داد از کف دامن یوسف
به آسانی من از کف چون دهم دامان فرصت را؟
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۴
ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
شکنجهای است فقیران بیبضاعت را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۵
درین زمان که عقیم است جمله صحبتها
کنارهگیر و غنیمت شمار عزلت را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۶
در سر مستی گر از زانوی من بالین کنی
بوسه در لعل شراب آلود نگذارم ترا
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۷
از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست
دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم ترا
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۸
آنقدر همرهی از طالع خود میخواهم
که پر از بوسه کنم چاه زنخدان ترا!
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۴۹
خنده چون مینای می کم کن که چون خالی شدی
میگذارد چرخ بر طاق فراموشی ترا
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۰
آنچنان کز خط سواد مردمان روشن شود
سرمه گویاتر کند چشم سخنگوی ترا
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۱
در گشاد کار خود مشکلگشایان عاجزند
شانه نتواند گشودن طرهٔ شمشاد را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۲
یک ره ای آتش به فریاد سپند من برس
در گره تا چند بندم ناله و فریاد را؟
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۳
چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم
آشیان کردم تصور، خانهٔ صیاد را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۴
دریا بغل گشاده به ساحل نهاد روی
دیگر کدام سیل گسسته است بند را؟
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۵
مِی، زیردستِ خود نکُند هوشمند را
پَروای سِیل نیست، زمینِ بلند را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۶
یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۷
هوشمندی که به هنگامهٔ مستان افتد
مصلحت نیست که هشیار نماید خود را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۸
راه خوابیده رسانید به منزل خود را
نرساندی تو گرانجان به در دل خود را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۹
نهان از پردههای چشم میگریم، نه آن شمعم
که سازم نقل مجلس، گریهٔ مستانهٔ خود را
صائب » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۶۰
فرو خوردم ز غیرت گریهٔ مستانهٔ خود را
فشاندم در غبار خاطر خود، دانهٔ خود را