×
ابوسلیک گرگانی » قطعات » شمارهٔ ۱
به مژه دل ز من بدزدیدی
ای به لب قاضی و به مژگان دزد
مزد خواهی که دل ز من ببری
این شگفتی که دید دزد به مزد
۲ بیت
ابوسلیک گرگانی » قطعات » شمارهٔ ۲
خون خود را گر بریزی بر زمین
به که آب روی ریزی در کنار
بتپرستیدن به از مردمپرست
پند گیر و کار بند و گوش دار
۲ بیت
ابوسلیک گرگانی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳
در این زمانه بتی نیست از تو نیکوتر
نه بر تو بر شمنی از رهیتْ مشفقتر
۱ بیت
ابوسلیک گرگانی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵
ای میر بوحمد که همه محمدت همی
از کنیت تو خیزد، وز خاندان تو
۱ بیت
ابوسلیک گرگانی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶
خوش آن نبیذ غارچی، با دوستان یکدله
گیتی به آرام اندرون، مجلس به بانگ و ولوله
۱ بیت
ابوسلیک گرگانی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷
بر مرادت چون نگردد تا قیامت دورِ چرخ
کز تو در سیْرند دایم مهر و ماه و دزدمه
۱ بیت