گنجور

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۱۹ - داستان شاهزاده با وزیر و غولان

 

به باغ رفتم تا خود چه حال پیش آید

که باد راحت پاش است و ابر لولو بار

به سبزه گفتم: جاوید زنده بادی، گفت

سه ماه بیش نمانم، بیاموزدم پار

به لاله گفتم: چون دل فگار گشتی؟ گفت

[...]

۶ بیت
ظهیری سمرقندی
 

ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۲۹ - داستان صیاد و سگ و انگبین و مرد بقال

 

اقب ساط شرس شمردل

موجد الفقره رخو المفصل

له اذا ادبر لحظ المقبل

کانما ینظر من سجنجل

یقعی جلوس البدوی المصطلی

[...]

۶ بیت
ظهیری سمرقندی