گنجور

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۳۴

 

هریسه به روغن بگفتا صباح

که تا چند نالی تو ای بیقرار

به شب شد غشادار بسوز تو بار

«ز ناپاک چشم نکویی مدار»

حلیمی بیاموز این دم ز من

[...]

۳ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۳۶

 

دیدم اندر دکان کله پزی

کز رخ کله شعله می زد نور

شیخ گیپا مرقعی در بر

شسته آنجا به صد هزار حضور

بر طبق کرد کاسه و گفتا

[...]

۳ بیت
صوفی محمد هروی