×
جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - وله
بستم چو زی گشاده رواق ملک کمر
شد آسمانم ابرش و خورشید زین زر
گردون به هدیه اخترم افشاند بر کلاه
دریا به رشوه گوهرم آویخت بر کمر
بر کف من نهاده شد از ماه نو حسام
[...]
۵۲ بیت