گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - در مدح ثقة الملک طاهربن علی

 

هر چه اقبال بیندیشید آمد همه راست

جان بدخواهان از هیبت و از هول بکاست

موکب طاهری آواز برآورد بلند

هر سویی از ظفر و نصرت لبیک بخاست

بدهید انصاف امروز به شمشیر و قلم

[...]

۵۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مدح ثقة الملک طاهر بن علی

 

ای به قدر از برادران برتر

مر تو را شد برادر تو پدر

مادر تو چو مادر پدرست

پس تو را جده باشد و مادر

زان تو معبود گشته ای آن را

[...]

۵۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - ستودن ترکان و ستایش سلطان مسعود

 

ترکان که پشت و بازوی ملکند و روزگار

هستند گاه حمله بزرگان کارزار

گردان سرکشند و دلیران چیره دست

شیران بیشه اند و پلنگان کوهسار

در دستشان کمان ها مانند ابرها

[...]

۵۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷۵ - مدح منصور بن سعید

 

ای کشتئی که در شکم توست آب تو

آرام جانور همه در اضطراب تو

نیک و بد زمین ز فراز و نشیب تو

بیش و کم جهان ز درنگ و شتاب تو

هر گه که تو برآیی گوید فلک به مهر

[...]

۵۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹۵ - مدح علاء الدوله سلطان مسعود

 

چرخ سپهر شعبده پیدا کند همی

در باغ کهربا را مینا کند همی

بر دشت آسمان گون تأثیر آسمان

شکل بنات نعش و ثریا کند همی

دیبای روم شد همه باغ و چو رومیان

[...]

۵۱ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - وصف بهار و مدح منصور بن سعید

 

پرستاره ست از شکوفه باغ برخیز ای چو حور

باده چون شمس کن در جام های چون بلور

زان ستاره ره توان بردن سوی لهو و سرور

زانکه می تابد ستاره وار از نزدیک و دور

هیچ جایی از ستاره روز روشن نیست نور

[...]

۵۱ بیت
مسعود سعد سلمان