گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳۵ - مدیح محمد بهروز

 

خدای عز و جل در ازل نهاد چنان

که جمله از دو محمد بود صلاح جهان

ز یک محمد گردد زمانه آسوده

ز یک محمد باشد شریعت آبادان

محمد قرشی و محمد بهروز

[...]

۱۰۰ بیت
مسعود سعد سلمان