گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » در پند و موعظه

 

چشم روشن، از دل خونابه بارت داده‌اند

سرمه، از تاریک شب‌های تارت داده‌اند

صورتی، لبریز عکس حسن یارت داده‌اند

از سر زانوی خود، آیینه‌دارت داده‌اند

بنگر این آیینه از بهر چه کارت داده‌اند؟!

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » در آفرین شاه سلیمان صفوی

 

باد نوروزی، صلا بر خوان عشرت می‌زند؟

یا جهان از دلگشایی، دم ز جنت می‌زند؟!

سبزه، دل را صیقل از زنگ کدورت می‌زند!

بر رخ جان‌ها، هوا آب از طراوات می‌زند!!

ابر، دامن بر کمر از بهر خدمت می‌زند

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » مرثیه شاه شهدا گوهر دریای امامت حضرت حسین بن علی «ع »

 

ای ناله زجا برخیز، که شد باز محرم

ای گریه فرو ریز، که شد نوبت ماتم

ای مردمک، از اشک فرو ریختن آموز

در ماتم شاه شهدا، سرور عالم

تابان نه هلالست دراین ماه ز گردون

[...]

واعظ قزوینی