گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در احوال درویشی و ستایش آفتاب عالم آرای سپهر دین حضرت امام محمدتقی «ع »

 

حشمت از سلطان و، راحت از فقیر بینواست

چتر از طاووس، لیک اوج سعادت از هماست

راحت شاه و گدا را زین توان معلوم کرد

کو بصد گنجست محتاج، این به نانی پادشاست

پادشاهان را اگرچه چتر دولت بر سر است

[...]

۶۰ بیت
واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مذمت ابنای روزگار و مدحت امام همام حضرت موسی کاظم «ع »

 

نیست با دوستی خلق جهان هیچ دوام

در نمک خوارگی ابنای زمانند چو کام

چشم سختند، چو آیینه پی دیدن عیب

نرم چشمند ولیکن همگی چون بادام

مهرشان را چو بجویند، پر است از کینه

[...]

۶۰ بیت
واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » در آفرین شاه سلیمان صفوی

 

باد نوروزی، صلا بر خوان عشرت می‌زند؟

یا جهان از دلگشایی، دم ز جنت می‌زند؟!

سبزه، دل را صیقل از زنگ کدورت می‌زند!

بر رخ جان‌ها، هوا آب از طراوات می‌زند!!

ابر، دامن بر کمر از بهر خدمت می‌زند

[...]

۶۰ بیت
واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » مرثیه شاه شهدا گوهر دریای امامت حضرت حسین بن علی «ع »

 

ای ناله زجا برخیز، که شد باز محرم

ای گریه فرو ریز، که شد نوبت ماتم

ای مردمک، از اشک فرو ریختن آموز

در ماتم شاه شهدا، سرور عالم

تابان نه هلالست دراین ماه ز گردون

[...]

۶۰ بیت
واعظ قزوینی