گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰

 

چه لعبتی است که او سر بریده خوب آید

ز سر بریدن او قدر او بیفزاید

کرا بریده شود سر براو ببخشایند

ز سر بریدن او کس بر او نبخشاید

سخن سرای شود چون بریده شد سر او

[...]

۲۸ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۶

 

چو کهربا شد برگ و چو لعل گشت عصیر

گره گره چو زره شد ز باد روی غدیر

مشعبدی کند اکنون خزان همی به درست

که وصف حال جهان را همی کند تغییر

ز مرغزار برون کرد حله کمسان

[...]

۲۸ بیت
ادیب صابر