ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱
ز بیدردان علاج درد خود جستن بدان ماند
که خار از پا برون آرد کسی با نیش عقربها
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲
چند روزی پیش و پس شد ورنه از دور سپهر
بر سکندر نیز بگذشت آنچه بر دارا گذشت
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۳
این رشته بی پیوند هر چند که یک تار است
در صومعه تسبیح است در میکده زنار است
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۴
یک قطره ز آب گرم و یک ذره وفا
در چشم و دلت خدای داناست که نیست
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۵
تو چون بهاری و گیتی چو باغ و ما چو درخت
به جز بهار که پوشد بر این درختان رخت
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۶
رشت هم نیک است کاو از حمار گم شده
ارغنون آید به گوش مالک ار چه منکر است
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۷
روحی فداک بی تو مرا کار مشکل است
بر خاطرم ز هجر تو این بار مشکل است
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۹
بوستانش را آیفت ز بهن نرسد
دوستانش را آیفت به دشمن نرسد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۰
طراز خاتم شاهنشهی به لوح ابد
شد است یاتی من بعدی اسمه احمد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۱
همچو ملخی که شاخساری بخورد
وانگاه ورا به شاخ ساری بخورد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۲
آن روز که مه شدی نمی دانستی
کانگشت نمای عالمی خواهی شد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۳
نام محمودش که محمودست بشمر پس بگو
عاقبت محمود سوی احمد محمود شد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۴
قبلهگاها سال و ماهت تا ابد فرخنده باد
دشمنت در گریه و لعل لبت در خنده باد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۵
حق تعالی مر ترا آورده از ایران پدید
همچو نادرشاه از افشار و تیمور از تتر
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۶
ای کودک نوزاده که پیران جهان را
تعلیم کنی دانش و تلقین کنی اسرار
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۸
به غیر از غمزه و حسن و لطافت خوبرویان را
هزاران نکته میباید که جز عاشق نداند کس
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۹
گریه مینا، نگر به چشم ترش بین
ناله بربط شنو به داد دلش رس
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲۰
از کلام و خنده دشنام و گله، ضرب و کنایت
شور و شیرین تند و تلخ و ترش و تیز است آن زبانش