×
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۴ - قصیده در نعت آنسرور صلی الله علیه و آله
تن داد هر آن کو زغمت سوز و الم را
چون شمع درین راه ز سر ساخت قدم را
هر دم ز خجالت بود از رنگ به رنگی
رعنائی رفتار تو طاووس ارم را
من می روم از خویش تو سرگرم فغان باش
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۹ - قصیده
چون لخت جگر بر مژهٔ عاشق زار است
هر برگ که پاشیده ز گل بر سر خار است
غلطانده به خون داغ دل سوخته ام را
خالی که برخسارهٔ آن لاله عذار است
همچون نگه نرگس مخمور نکویان
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۲۶ - قصیده
ای ترا پروانه شد بر آتش رخسار گل
بال افشان بر گل روی تو بلبل وار گل
تا سحر از غنچه در فکر دهان تنگ تست
سر به زانوی خموشی با دل افکار گل
هر که شد روی تو شمع محفل اندیشه اش
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مناقب » شمارهٔ ۴۱ - قصیده در توحید
مرا چه حد ثنا لااله الا الله
کجا من و تو کجا لااله الا الله
تو آن یگانهٔ پاکی که هستی تو بود
بری ز چون و چرا لااله الا الله
تویی که ذکر ملائک زشوق بندگیت
[...]