هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از درد و رنج ناشی از جدایی میگوید و احساس ناتوانی و پشیمانی خود را بیان میکند. او در تلاش است تا با این جدایی کنار بیاید و از عشق و محبتش سخن میگوید، به طوری که میخواهد به عشق خود وداع کند اما این کار برایش دشوار است. در نهایت، او از این احساس اسارت و وابستگی به عشقش سخن میگوید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از درد و رنج ناشی از جدایی میگوید و احساس ناتوانی و پشیمانی خود را بیان میکند. او در تلاش است تا با این جدایی کنار بیاید و از عشق و محبتش سخن میگوید، به طوری که میخواهد به عشق خود وداع کند اما این کار برایش دشوار است. در نهایت، او از این احساس اسارت و وابستگی به عشقش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: از این رفتن که جانم را میگیرد، چگونه باید بفهمم و چه باید بکنم که از تصمیمم پشیمان شوم؟
هوش مصنوعی: من از جای خود برمیخیزم و در لحظه وداع، چیزی از عشق تو را برایت آماده میکنم و به پای تو میگذارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دی زلف عبیر بیز عنبر سایت
از طرف بناگوش سمن سیمایت
در پای تو افتاد و بزاری میگفت
سر تا پایم فدای سر تا پایت
اول ز پی وصال روح افزایت
بگرفته بدم پای بلور آسایت
اکنون که خبر شنیدم از هر جایت
گردست رسد مرا ببوسم پایت
ای رأی سفر کرده فغان از رایت
خود بی تو چگونه دید بتوان جایت
از دیده کنم رکاب هجر افزایت
تا مردمکش همی پرستد پایت
چون شانه و سنگ اگر پذیرد رایت
تا فرمائی به لعل گوهرزایت
دستی به صد انگشت زنم در زلفت
بوسی به هزار لب نهم بر پایت
ای کم زده خورشید فلک از رایت
عاجز شده کان ز طبع گوهرزایت
آن زهره نداشت رنج کاید بر تو
آمد به بهانه بوسه زد بر پایت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.