گنجور

 
مولانا

ای رونق نوبهار برگو

وی شادی لاله زار برگو

بی‌غصه می فروش می‌نوش

بی‌زحمت شاخ خار برگو

ای بلبل و ای هزاردستان

برگو صفت بهار برگو

ای حلقه به گوش و عاشق گل

گوش و پس سر مخار برگو

شرح قد سرو و چهره گل

بر عرعر و بر چنار برگو

چون رفت خزان و رو نهان کرد

بر سرو رو آشکار برگو

گر پرسندت که جان رز چیست

بر برگ نظر مدار برگو

صد شیر و هزار گونه خرگوش

خواهی که کنی شکار برگو

خواهی که شود قبول عذرت

ز اشکوفه خوش عذار برگو

خواهی که بری قرار مستان

زان نرگس پرخمار برگو

امروز سر شراب داریم

ساقی شو و بر نهار برگو

مستی آمد ملولیت رفت

صد بار و هزار بار برگو

ای جام شرابدار برگرد

وی چنگ لطیف تار برگو

از بهر ثواب و رحمت حق

ای عارف حق گزار برگو

ما منتظر توایم بشتاب

بی‌زحمت انتظار برگو

تشنیع مزن که صله‌ای نیست

نک آوردم نثار برگو