مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵ از مهر نکرد سایه کوی تو مرا یا آب وفا نداد جوی تو مرا چندان به عذاب داشت خوی تو مرا تا کرد چنین جدا ز خوی تو مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از دوری و بیمهری معشوق سخن میگوید و بیان میکند که چگونه عدم محبت و وفای او باعث عذابش شده است. او به شدت از جدایی و فاصله میان خود و معشوق رنج میبرد.
هوش مصنوعی: عشق و محبتت به من نرسید و جوی تو هم به من وفا نکرد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی به خاطر رفتار تو دچار رنج شدم تا اینکه اینقدر از تو دور شدم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آمد ز نسیم صبح بوی تو مرا
در روضه نمود جلوه کوی تو مرا
گل دیدم و شد نشان روی تو مرا
معلوم نشد ولیک خوی تو مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.