شمارهٔ ۱۸۴
تا عشق توام زبون گرفته ست
دل قاعده جنون گرفته ست
چون لاله مرا ز داغ عشقت
آتش به همه درون گرفته ست
گل را ز بنفشه نیست آن حسن
کز خط رخ تو کنون گرفته ست
از شحنه روزگار ما را
لعل تو خطی به خون گرفته ست
در دور لب تو ساقی بزم
دست از می لاله گون گرفته ست
زانسان که بود سکون الف را
در دل قد تو سکون گرفته ست
تا روی تو خط فزود جامی
از مهر و مهش فزون گرفته ست
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...