شمارهٔ ۴۴
هزار حیف که از گلشن جهان آخر
چو گل به باد خزان رفت میرزامهدی
فروغ محفل آل رسول بود و دریغ
که شمعسان ز میان رفت میرزامهدی
ز الفت تن خاکی ملول شد جانش
به سوی عالم جان رفت میرزامهدی
هوای قصر جنان کرد از جهان خراب
به آن خجسته مکان رفت میرزامهدی
به حیرتم چه شنید از فسانهٔ ایام
که خوش به خواب گران رفت میرزامهدی
غرض چو جانب عشر تسرای خلدبرین
ز بزم همنفسان رفت میرزامهدی
رقم زد از پی تاریخ رحلتش هاتف
به بزمگاه جنان رفت میرزامهدی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...