ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴۵ خوشباش که روزی رسد ای ابن یمین حاجت نبود مگر بکوشش چندین از دست طمع محنت و خواری چه کشی قانع شو و با راحت و عزت بنشین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به ابن یمین میگوید که روزی خوش به سوی او خواهد آمد. او بر این باور است که برای رسیدن به خواستهها، نیازی به تلاش بسیار نیست. شاعر به او توصیه میکند که از طمع و سختیها دوری کند و با قناعت و عزت زندگی کند.
هوش مصنوعی: خوشحال باش که روزی خواهد آمد، ای پسر یمین! نیازی به آرزو کردن نیست، فقط کافی است کوشش کنی.
هوش مصنوعی: از انتظار و آرزوی چیزهای بیهوده و مشکلات آن چه رنجهایی میکشی؟ رضا بده و با آرامش و شرافت زندگی کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باید که تو اینقدر بدانی بیقین
کان کو چو تویی برآرد از خاک زمین
ناخواسته داد آنچه بایست همه
ناگفته دهد هر آنچه آید پس از این
در راه یگانگی نَه کفرست و نَه دین
یک گام ز خود برون نِه و راه ببین
ای جان جهان تو راه اسلام گزین
با مار سیه نشین و با ما منشین
از کفر کشد زریر شیبانی کین
آباد کند زریر شیبانی دین
بر چرخ نهد زریر شیبانی زین
این مرتبت زریر شیبانی بین
رندی دیدم نشسته بر خنگ زمین
نه کفر و نه اسلام و نه دنیا و نه دین
نه حق نه حقیقت نه شریعت نه یقین
اندر دو جهان کرا بود زهره این
مردان سازند جای در خانه زین
باشند زنان خانه نشین همچو نگین
بر عکس بود کار من بی دل و دین
در خانه زین زن و منم خانه نشین
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.