هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و افسوس بر گذر زمان و عمر از دست رفته است. شاعر به این فکر میکند که زندگیاش در حال نزدیک شدن به پایان است و در خواب و خیال به سر میبرد. او تأکید میکند که باید ارزش این عمر را درک کرد، زیرا بازگشت دوباره به آن ممکن نیست.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و افسوس بر گذر زمان و عمر از دست رفته است. شاعر به این فکر میکند که زندگیاش در حال نزدیک شدن به پایان است و در خواب و خیال به سر میبرد. او تأکید میکند که باید ارزش این عمر را درک کرد، زیرا بازگشت دوباره به آن ممکن نیست.
هوش مصنوعی: متأسفانه، عمرم به پایان نزدیک میشود و من در خواب و خیالات خود غرق شدهام.
هوش مصنوعی: ای دل، ارزش این عمر را بشناس؛ زیرا بازگشت دوباره به این عمر امکانپذیر نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سه چیز ببرد از سه چیز تو وصال
از رخ گل و از لب مل و از روی جمال
سه چیز ببرد از سه چیزم همه سال
از دل غم و از رخ نم و از دیده خیال
هر نَعت که از قبیل خیرست و کمال
باشد ز نُعوت ذات پاک متعال
هر وصف که در حساب شرّست و وبال
دارد به قصور قابلیات مآل
در هجر همی بسازم از شرم خیال
در وصل همی بسوزم از بیم زوال
پروانه شمع را همین باشد حال
در هجر نسوزد و بسوزد ز وصال
از حمله سمند تو ، ز آسیب نعال
لرزان کند اجزای زمین از زلزال
وز هیبت تیغ تو عدو را مه و سال
الماس رود بجای خون از قیفال
نسگالیده وصال آن مه نیک سگال
افکنده بند با طرب و حسن و جمال؟
هر چند وصال خوش بود در همه حال
خوشتر نبود ز ناسگالیده وصال
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.