آن عامل جد وجهد آن کامل نذر و عهد آن فرد فردانیت آن مرد وحدانیت آن مطلق عالم قید شیخ ابوعمرونجید رحمةالله علیه از کبار مشایخ وقت بود و از بزرگان اصحاب تصوف و درورع و معرفت و ریاضت و کرامت شانی عظیم داشت و از نشابور بود و جنید را دیده و آخر کسی از شاگردان بوعثمان که وفات کرد او بود و او را نظری دقیق است چنانکه نقل کردهاند که شیخ ابوالقاسم نصرآبادی با او بهم در سماع بود بوعمرو گفت: این سماع چرا میشنوی گفت: سماع شنویم بهتر از آنکه بنشینیم و غیبت کنیم و شنویم بوعمرو گفت: اگر در سماع یک حرکت کرده آید که توانی که نکنی صدساله غیبت از آن به.
نقلست که چهل سال بود که تاعهد کرده بود که از خدای جز رضا او نخواهد دختری داشت که در حکم عبدالرحمن سلمی بود وقتی این دختر را عارضه اسهال پدید آمد جمله اطبا در علاج او فرو ماندند شبی عبدالرحمن پوشیده را گفت: داروی این پدرت دارد گفت: چگونه گفت: چنانکه اگر گناهی بکند حق تعالی این سهل گرداند دختر گفت: این از همه عجبتر است گفت: پدرت عهد کرده است از چهل سال باز که از حق تعالی جز رضای حق نخواهد اگر عهد بشکند و دعا کند حق تعالی شفا دهد پوشیده نیم شبی در محفه نشست ونزدیک پدر آمد گفت: ای فرزند بیست سال است تا از اینجا رفتهٔ هیچ نیامدی اکنون بدین نیم شب چرا آمدی پوشیده گفت: پدری دارم چون تو و شوهری دارم چون عبدالرحمن امام وقت و زندگی دوست میدارم تا او راد عبدالرحمن و غمخوارگی دین خدا از تو میشنوم و من نیز در میانه خدای را یاد میکنم اکنون آمدهام تاعهد بشکنی و دعائی بگوئی تا حق تعالی حال مرا شفا دهد بوعمرو گفت: نقض عهد روا نیست و تو اگر امروز نمیری فردا بیمری و مردنی مرده بپروای جان پدر و مرا در گناه مینداز اگر من بجهت تو عهد بشکنم تو بد فرزندی باشی دختر گفت: یکدیگر را وداع کنیم که مرا بدل چنین میآید که مگر اجل من نزدیک است ازین علت نرهم گفت: بیایم بر جنازهٔ تو نماز کنم دختر وداع کرد و برفت تا بسرای خود رسید علت بصحت بدل گشته بود تا بعد ازوفات پدر به چهل سال دیگر بزیست و او را کلماتی عالیست ازو میآید که گفت: صافی نشود قدم هیچکس درعبودیت تا آنگاه که همهٔ کارهای خویش جز ریا نبیند و همهٔ حالهای خویش جز دعوی نداند.
و گفت: حالی که نه نتیجه علم باشد اگرچه عظیم و با خطر بود ضرر آن از منفعت آن بر خداوندش زیادت بود.
و گفت: هرکه فریضه ضایع کند در وقتی بروی لذت آن فریفته حرام گردانند.
و گفت: آفت بنده در رضاء نفس اوست بدانچه دروست و هر که در چشم خویش گرامی بود آسان باشد برو گناه او.
و گفت: هر که دیدار او ترا مهذب نگرداند به یقین دان که او مهذب نیست و ادب نیافته.
و گفت: بیشتر دعویها که تولد کند در انتها از فساد ابتدا بود که هر کرا بابتدا اساسی درست بوده باشد انتها هم درست آید.
و گفت: هر که قادر بود در پیش خلق به ترک گفتن جاه آسانتر باشد برو ترک گفتن دنیا و روی از اهل دنیا گردانیدن.
و گفت: هر که راست باستاد بدو هیچکس کج ننگریست و هر که کج شود بدو هیچکس راست نشود.
وگفت: هر کرا فکرتی صحیح بود نطق او از صدق بود و عمل او از اخلاص.
و گفت: هر که خواهد که بشناسد که چند است قدرمعرفت او به نزدیک خدای گو بنگر تا چند است قدر هیبت حق در وقت خدمت به نزدیک او.
و گفت: انس گرفتن بغیر الله وحشت است و گفت: فروترین درجه توکل حسن ظن است به خدا.
و گفت: تصوف صبر کردن است در تحت امر ونهی والله اعلم رحمةالله علیه.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیخ ابوعمر نجید یکی از بزرگان مشایخ تصوف و معرفت بود که از نشابور میآمد و ارتباط نزدیکی با جنید داشت. او دارای شانی عظیم در ریاضت و کرامت بود و چهل سال از خداوند عهد کرده بود که جز رضای او نخواهد. در یک مورد، دختری که به بیماری دچار شده بود، از او خواسته بود تا برایش دعا کند. او به دخترش گفت که نقض عهد روا نیست و نمیتواند به خاطر او عهد خود را بشکند. در نهایت، دختر بهبودیافت و پس از فوت پدرش، چهل سال دیگر زنده ماند. شیخ ابوعمر نگرش عمیقی به حقیقت تصوف و ارتباط با خدا داشت و تأکید میکرد که هیچکس نمیتواند در عبودیت خود به کمال برسد تا زمانی که همه اعمالش خالص از ریا باشد. او همچنین به اهمیت علم، عادات صحیح و تلاش در مسیر خداوند اشاره کرده و بر این باور بود که انس با غیر خداوند منجر به وحشت میشود.
هوش مصنوعی: شیخ ابوعمر نجید از بزرگان مشایخ زمان خود و از افراد نامدار در تصوف و ورع و معرفت و ریاضت بود. او از نشابور بود و جنید را دیده بود. او آخرین شاگرد بوعثمان بود که وفات کرد. او نظر دقیقی در این مسائل داشت و نقل شده است که شیخ ابوالقاسم نصرآبادی در یکی از مجالس سماع با او همراه بود. در آن جلسات، بوعمرو از او پرسید که چرا به سماع گوش میدهد. او پاسخ داد که شنیدن سماع بهتر از آن است که بنشینیم و غیبت کنیم. بوعمرو هم اضافه کرد که اگر در سماع یک حرکتی رخ دهد که نتوانی آن را کنترل کنی، صد سال غیبت از آن بهتر است.
هوش مصنوعی: مدت چهل سال بود که فردی عهد کرده بود جز به رضایت خدا دل نبندد. وی دختری داشت که به بیماری اسهال مبتلا شد و تمام پزشکان از درمان او ناتوان ماندند. یک شب، فرد با فرزندش در مورد دارویی که مایه شفا است صحبت کرد و گفت اگر این دختر گناهی کند، خداوند میتواند این مشکل را آسان کند. دختر ابراز تعجب کرد و پدر توضیح داد که چون او چهل سال است که تنها خواستار رضای خداوند است، در صورتی که عهد خود را بشکند و دعا کند، ممکن است شفا نیابد. دختر گفت که مدتی است که از خانه خارج نشده و اکنون بهخاطر فضای دینی و محبت به پدر و شوهرش به دیدن او آمده است. او از پدر خواست تا عهد خود را بشکند و برایش دعا کند. پدر گفت که نقض عهد جایز نیست و اگر به خاطر او عهدش را بشکند، دختر بد فرزند خواهد بود. در نهایت، دختر حس کرد که ممکن است زمان مرگش نزدیک باشد و با او وداع کرد. تا زمان فوت پدرش، او به زندگی ادامه داد و پس از آن، او از عباراتی عمیق یاد کرد و گفت هیچکس نمیتواند در عبادت خالص شود مگر اینکه تمام کارهایش را از ریا تهی کند.
هوش مصنوعی: او گفت: حتی اگر علم از نظر بزرگی و خطراتش بسیار مهم باشد، باز هم اگر نتیجهای نداشته باشد، نفع آن برای خداوند بیش از ضررش نخواهد بود.
هوش مصنوعی: او گفت: هر کسی که واجب دینی را در زمان خود ترک کند، به خاطر لذتی که در آن زمان دارد، حرام میشود.
هوش مصنوعی: و گفت: مصیبت بنده در رضایت نفس اوست به آنچه در اوست، و هر کسی که در نظر خودش ارزشمند باشد، نسبت به گناهش آسانگیر خواهد بود.
هوش مصنوعی: او گفت: هر کسی که دیدارشان باعث نشود که تو به ادب و رفتار نیکو تبدیل شوی، به طور قطع بدان که او خود نیز فردی با ادب و تربیت نیست.
هوش مصنوعی: او گفت: بیشتر درگیریها و مشکلاتی که به وجود میآید، از نقص و فساد در ابتدا ناشی میشود. اگر کسی از ابتدا پایه و اصول درستی را بنا نهاده باشد، نتیجهاش نیز در انتها درست و صحیح خواهد بود.
هوش مصنوعی: او گفت: هر کسی که بتواند در برابر مردم به راحتی از جاه و مقام خود دست بکشد، بهتر است که از دنیای مادی کنارهگیری کند و توجه خود را از اهل دنیا دور سازد.
هوش مصنوعی: او گفت: هر کسی که به درستی ایستاده باشد، هیچکس به او بد نگاه نمیکند و هر کسی که کج شود، هیچکس نمیتواند به طور درست به او نگاه کند.
هوش مصنوعی: او گفت: هر که اندیشهاش درست باشد، سخنانش نیز راست و عملش از روی صداقت خواهد بود.
هوش مصنوعی: او گفت: هر کسی میخواهد بداند که چقدر از معرفت و شناختش در نزد خداوند ارزشمند است، باید به این نکته توجه کند که در زمان خدمت به خدا، چقدر عظمت و احترام خداوند را احساس میکند.
هوش مصنوعی: او گفت: وابستگی به غیر از خدا باعث ترس و نگرانی میشود و افزود: پایینترین میزان اعتماد به خدا، داشتن نیت نیک و خوشبینی نسبت به اوست.
هوش مصنوعی: ایشان فرمودند: تصوف به معنای صبر در برابر دستورات و نهیها است و فقط خداوند بهتر میداند. رحمت خدا بر او باد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.