عطار » مختارنامه » باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد » شمارهٔ ۲۳ امشب ز دمیدن تو ترسم ای صبح وز تیغ کشیدن تو ترسم ای صبح چون در پس پرده یار با ما بنشست از پرده دریدن تو ترسم ای صبح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از ترس خود نسبت به صبح سخن میگوید. او از دمیدن صبح و ظهور آن میترسد، زیرا میداند که با آمدن صبح، لحظات شیرین و پنهانیاش با یار پایان مییابد. این ترس به دلیل شکسته شدن پردهها و نمایان شدن واقعیتهاست.
هوش مصنوعی: امشب از بیدار شدن تو میترسم، ای صبح، و همچنین از نمایان شدن تیغی که به دقت کشیدهای، میترسم، ای صبح.
هوش مصنوعی: وقتی یار در پس پرده با ما نشسته، از این میترسم که صبح به وقت کنده شدن پرده، همه چیز روشن شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.