گنجور

 
عطار

دوش آمد و گفت: بی یقین مینرسی

گاهی ز فلک گه ز زمین مینرسی

ساکن شو و تن فرو ده و خوش دل باش

ماییم همه به جز چنین مینرسی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode