عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۳۱ در خاک ترا وطن نمیدانستم وان ماه تو در کفن نمیدانستم میدانستم که بی تو نتوانم زیست بی روی تو زیستن نمیدانستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات ابراز میکند که وطنش را در خاک نمیدید و حتی ماه تو را در کفن نمیدانست. او میداند که بدون محبوبش نمیتواند زندگی کند و بدون دیدن او، زیستن برایش ممکن نیست.
هوش مصنوعی: من نمیدانستم که خاک تو را خانه خود میدانم و آن ماه زیبای تو را در یاد نمیداشتم.
هوش مصنوعی: میدانستم که بدون تو نمیتوانم زندگی کنم، اما نمیدانستم که زندگی بدون دیدن صاحب چهرهات چه سخت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.