گنجور

 
عطار

دل خون شد و سررشتهٔ این راز نیافت

جز غصه ز انجام وز آغاز نیافت

مرغ دل من ز آشیان دور افتاد

ای بس که طپید و آشیان باز نیافت

 
sunny dark_mode