ای شجاعی کز تو بددلتر ندیدم در جهان
تیرت از ترکش برون ناید مگر از بیم خویش
گر به اقلیمی دگر تیری ز ترکش برکشند
خفته گردی چون کمان از بیم در اقلیم خویش
آن برد زر ترا کو از تو زر بیرون کند
وان خورد سیم تراکو در تو ریزد سیم خویش
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای شجاعی کز تو بددلتر ندیدم در جهان
تیرت از ترکش برون ناید مگر از بیم خویش
گر به اقلیمی دگر تیری ز ترکش برکشند
خفته گردی چون کمان از بیم در اقلیم خویش
آن برد زر ترا کو از تو زر بیرون کند
وان خورد سیم تراکو در تو ریزد سیم خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف شجاعت فردی میپردازد که از هیچ کس در دنیا بددلتر نیست. شاعر به او میگوید که فقط از ترس خود تیر میزند و اگر در منطقهای دیگر باشد، مانند کمان ترسیدهای خفته میشود. همچنین، شاعر به فردی اشاره میکند که از او زر و سیم استخراج کرده و در واقع خود او را به وابستگی و ترس دچار میسازد. به طور کلی، شعر بر تأثیر ترس و وابستگی بر رفتار و شجاعت انسانها تأکید دارد.
هوش مصنوعی: ای شجاع! در دنیا هیچکس را بددلتر از تو ندیدهام. تیر تو از کمانت بیرون نمیآید مگر از ترس خودت.
هوش مصنوعی: اگر در جایی دیگر تیر از کمان رها شود، تو نیز از ترس و ناامیدی به حالت خفتگی درمیآیی، درست مانند کمان که در سرزمین خود به خاطر ترس، آماده برای شلیک میشود.
هوش مصنوعی: کسی که تو را از خودت جدا کند و به تو طلا بدهد، در واقع به تو خیانت کرده است. و کسی که به تو نقره میدهد، در حقیقت نقرهاش را در وجود تو میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.