گنجور

 
ظهیر فاریابی

مرا جان و دل نزد آن سرکش است

که جان بوسه بر خنجرش می‌دهد

ز سرگشتگی دان تو این دردسر

که گردون بد اخترش می‌دهد

چو درد سر خلق او می‌کشد

فلک نیز درد سرش می‌دهد

 
sunny dark_mode