چون بر زمین طلیعۀ شب گشت آشکار
آفاق ساخت کسوت عباسیان شعار
پیدا شد از کرانۀ میدان آسمان
شکل هلال چون سر چوگان شهریار
دیدم ز زر پخته برین لوح لاجورد
نونی که گفتیی به قلم کرده شد نگار
روی فلک چو لجّه دریا و ماه نو
مانند کشتیی که ز دریا کند کنار
یا بر مثال ماهی یونس میان آب
آهنگ در کشیدن او کرده از کنار
یا همچو یونس آمده بیرون ز بطن حوت
افتاده بر کنارۀ دریا نحیف و زار
در معرض خلاف جهانی ز مرد و زن
قومیش در نظاره و خلقی در انتظار
من با خرد به حجره خلوت شتافتم
گفتم که ای نتیجه الطاف کردگار
باز این چه نقش بوالعجب و نادرست شکل
کز کارگاه غیب همی گردد آشکار؟
آن شاهد از کجاست که این چرخ شوخ چشم
از گوش او برون کند این نغز گوشوار
گردون ز بازوی که بدزدید این طراز
گیتی ز ساعد که ربوده ست این سوار؟
گر جرم کوکبست چرا شد چنین دو تاه
ور پیکر مه است چرا شد چنین نزار
گفت آنچه بر شمردی از ین هیچ نیست
دانی که چیست ؟ با تو بگویم به اختصار
نعل سمند شاه جهان است کاسمان
هر ماه بر سرش نهد از بهر افتخار
گفتم که از مدائح ذات مبارکش
رمزی بگوی تا بودم از تو یادگار
بر عادت کریمان بر دامنم نهاد
درجی چنین که بینی پر درّ شاهوار
تا من ز بر تهنیت عید بی دریغ
بر آستان خسرو عادل کنم نثار
شاه جهان اتابک اعظم که درگهش
اسلام را ز حادثه خصنی است استوار
بوبکر بن محمد بن الدگز که هست
چون آفتاب قاهر و چون چرخ کامگار
آن بحر مکرمت که ز امداد فیض او
دایم غریق نعمت و امن است روزگار
وان قطب معدلت که سپهر و ستاره را
هموراه گرد مرکز حکمش بود مدار
چون مشتبه شود جهت کعبۀ نجات
جز صوب درگهش نکند عقل اختیار
آنرا که فر تربیت او عزیز کرد
اجرام آسمان نتوانند کرد خوار
وانرا که از حدیقۀ لطفش گلی شکفت
دوران روزگار نیارد نهاد خار
ای خسروی که رای تو از روی ملک و دین
هر دم به آستین کرم بسترد غبار
آنکس که یکدم از می عصیانت مست شد
تا نفخ صور نشکندش سورت خار
بفشار پای حزم که پیش از تو کس نشد
بر ابلق زمانه بدین چابکی سوار
گیتی به نزد جور تو خاکی است بی محل
خورشید پیش رای تو نقدی است کم عیار
بگشای دست حکم که کس را نیوفتاد
در مرغزار ملک بدین فر بهی شکار
پیش از طلوع کوکب عدل تو آسمان
هرگز یمین منطقه نشناخت از یسار
در سلک دهر بود شبه همبر گهر
در باغ چرخ بود کدو همسر چنار
زان لحظه باز کار جهان انتظام یافت
کاندر پناه جاه تو آمد به زینهار
تا روزگار خطبه اقبال تو نخواند
ممکن نبود عالم شوریده را قرار
در حسب حال خود سخنی چند داشتم
لیکن برین یکی کلمه کردم اختصار
کای افتاب عدل ز من نور وامگیر
وی سایه خدای زمن سایه بر مدار
تا از برای نظم مصالح در این جهان
کس را درون پردۀ تقدیر نیست بار
دوران دولت تو که نظم جهان از اوست
بادا چو نظم من ابدالدهر پایدار
ملک تو همچو نعمت فردوس بی زوال
عمر تو همچو مّدت افلاک بی شمار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر زیبا، شاعر از طلیعه شب و ویژگیهای آسمان صحبت میکند و به تصویر هلال ماه و نون نوشته شده بر لوح لاجورد اشاره میکند. او به مشاهدههای خود در مورد مردم و جهان میپردازد و در خلوت خود به تأمل در عطفات و رموز آفرینش میپردازد.
شاعر به ستایش شاه میپردازد و به ویژگیهای او چون معروفیت و کرامت میافتد. او با ستایش دقیق و پرمحتوا از عدالت و ریاست شاه جهان، به قدرت و عظمت او اشاره میکند و اینکه چگونه مردم به او امید دارند.
نهایتاً، شاعر از دولت و حکومت شاه به عنوان نظم و سعادت دنیا یاد میکند و آرزو میکند که قدرت او همچنان پایدار باشد، و عمرش دراز و خالی از مشکلات باشد. اینجا نمایانگر وابستگی شاعران به قدرتهای سیاسی و ستایش از آنها در ادبیات تاریخی ایران است.
هوش مصنوعی: زمانی که شب بر زمین مستولی شد و تاریکی همه جا را پوشاند، آسمان به شکلی زیبا و دلنشین نمایان شد، گویی که کسوت عباسیان بر آن افزوده شده است.
هوش مصنوعی: از دور در آسمان، هلالی مانند سر توپ میدرخشد و توجهات را جلب میکند.
هوش مصنوعی: در لوح آسمانی از لاجورد، نانی را دیدم که از طلا برشته شده و به قلم نوشتهای به عنوان تصویر.
هوش مصنوعی: در آسمان، مانند دریا و ماه نو، مانند کشتیای است که از دریا به ساحل میرسد.
هوش مصنوعی: شاید مانند ماهی یونس که در میان آب بود، او نیز از کنار به سوی هدفش حرکت میکند.
هوش مصنوعی: مانند یونس که از شکم ماهی بیرون آمد و بر کناره دریا افتاد، ضعیف و زار.
هوش مصنوعی: مرد و زن در دنیا به چالشهای مختلفی مواجه هستند و همگی در انتظار تغییرات و اتفاقات جدیدی قرار دارند.
هوش مصنوعی: من با اندیشه و هوش به اتاق خلوت رفتم و گفتم، ای نتیجه نعمتهای خداوند،
هوش مصنوعی: این چه تصویری عجیب و جالب است که به طرز شگفتآوری از جهان پنهان وارد دنیای آشکار میشود؟
هوش مصنوعی: این معشوقه از کجا آمده است که این دنیا با تمام زیباییهایش، از گوش او این گوشواره لطیف را بیرون میآورد؟
هوش مصنوعی: که این دنیا را چه کسی از دستان خدا ربوده است و این سوار کیست که چنین بر این گردونه تسلط یافته است؟
هوش مصنوعی: اگر جرم ستاره است، پس چرا اینقدر ضعیف و ناتوان به نظر میرسد؟ و اگر چهرهاش مانند ماه است، چرا اینقدر زار و نازک شده؟
هوش مصنوعی: آنچه که تو برشمردی، هیچ ارزش و اهمیتی ندارد. میدانی چه چیزی در انتظار توست؟ اگر بخواهم به صورت خلاصه به تو بگویم...
هوش مصنوعی: نعل سمند شاه به معنای نشانی از عظمت و قدرت است و نشان میدهد که هر ماه بر او تاجی از افتخار گذاشته میشود. این نشاندهندهی بزرگی و مقام والای شاه در جهان است.
هوش مصنوعی: گفتم که از صفات و ویژگیهای نیکو و بزرگوار او به گونهای سخن بگوی که همچنان یاد و نشانی از تو در دل من باقی بماند.
هوش مصنوعی: به رسم و عادت افراد بزرگوار، بر دامنم گوهری نهاد که به زیبایی و ارزش همچون مروارید شاهانه است.
هوش مصنوعی: من میخواهم تا عید را بدون هیچ دریغی به پادشاه عادل هدیه کنم.
هوش مصنوعی: شاه بزرگ جهان، اتابک عالیقدر که در بارگاهش امنیت اسلام به خاطر پیشامدهای ناگوار برقرار است.
هوش مصنوعی: بوبکر بن محمد بن الدگز مثل آفتابی تابان و پیروزی است که در آسمان میدرخشد و همچون چرخ سرنوشت، موفقیتها را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: دریای بزرگی از لطف و کرامت وجود دارد که همیشه در نعمت و امنیت غرق است.
هوش مصنوعی: آن قطبی که محور گردشی آسمان و ستارههاست، همیشه مرکز فرمانرواییاش میباشد.
هوش مصنوعی: وقتی که راه درست و مقصد نجات برای کسی مبهم میشود، تنها عقل و اختیار آن شخص میتواند او را به سوی درگاه حق هدایت کند.
هوش مصنوعی: کسی که به خوبی تربیت شده و با ارزش است، حتی اجرام آسمان نیز نمیتوانند او را خوار و کوچک کنند.
هوش مصنوعی: کسی که به لطف و محبت خداوند، شکوفهای از بهشت بر عواطفش روییده، دیگر دوران زندگی نمیتواند او را گرفتار زشتیها کند.
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که اندیشهات همیشه در خدمت ملک و دین است و با هر بارش بخشش و مهربانیات، غبار مشکلات را کنار میزنی.
هوش مصنوعی: کسی که حتی برای یک لحظه از شراب عشق تو مست شود، تا زمانی که صدای صور به گوشش برسد، چهرهاش با زیبایی و درخشش تو تغییر نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: با احتیاط و دقت قدم بردار، چون هیچکس پیش از تو نتوانستهاست با این سرعت بر این دنیای پر تناقض سوار شود.
هوش مصنوعی: جهان در مقابل ظلم و ستم تو بیاهمیت و بیارزش است و وجود خورشید در مقایسه با نظر و فکر تو، چیزی کمارزش و بینام و نشانی است.
هوش مصنوعی: دست خود را باز کن و حکم کن، زیرا هیچکس در این چراگاه ملک نتوانسته است به راحتی شکار کند.
هوش مصنوعی: قبل از ظهور ستارهی عدالت تو، آسمان هرگز سمت راست و چپ را نشناخته بود.
هوش مصنوعی: در دوران زندگی، همانند مرواریدی در دریای زمان هستیم. در باغ زندگی نیز، کدو به عنوان همسایه درخت چنار قرار دارد.
هوش مصنوعی: از آن لحظه که جهان به نظم و ترتیب خود بازگشت، چون تو به عنوان پناهگاه و محافظی قوی و مطمئن آمدی.
هوش مصنوعی: تا وقتی که سرنوشت خوشبختی تو به صدا درنیامده بود، برای آدم دیوانه و آشفتهای همچون من، آرامش ممکن نبود.
هوش مصنوعی: در مورد وضعیت خود نکاتی را در نظر داشتم، اما تصمیم گرفتم که تنها به یک عبارت خلاصه اشاره کنم.
هوش مصنوعی: ای خورشید عدالت، از من نوری مگیر؛ بگذار سایه خداوند بر زمین باشد.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا نمیتواند درون پرده تقدیر و سرنوشت بهخوبی مصالح و نظم را تنظیم کند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو در قدرت هستی و جهان زیر سایه تو به نظم میآید، امیدوارم که این نظم مانند آثار من همیشه باقی بماند.
هوش مصنوعی: ملک و دارایی تو به مانند نعمت بهشتی است که هرگز از بین نمیرود و عمر تو هم مانند زمان بیاندازه آسمانهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.