آن پابرهنه را که به دل حرص و آز نیست
سرمایهدار دهر چو او بینیاز نیست
گر دیگران تعین ممتاز قائلند
ما و مرام خود که در آن امتیاز نیست
کوته نشد زبان عدو گر ز ما، چه غم؟
شادیم از آنکه عمر خیانت دراز نیست
با مشت باز حمله مکن باز لب ببند
گنجشک را تحمل چنگال باز نیست
در شرع ما که خدمت خلق از فرایض است
انصاف طاعتی است که کم از نماز نیست
بیچارگی ز چار طرف چون شود دچار
غیر از خدای عزوجل چارهساز نیست
در این قمارخانه که جان میرود گرو
یک تن حریف «فرخی» پاکباز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نقد و بررسی مفاهیم انسانی و اخلاقی میپردازد. شاعر به تفاوتهای اجتماعی و اقتصادی اشاره میکند و تأکید میکند که افراد بینیاز و ثروتمند، در برابر انسانهای پابرهنه و نیازمند مانند دیگران ارزشی ندارند. او به اهمیت انصاف و خدمت به خلق به عنوان واجبات دینی اشاره میکند و بیان میکند که در مواقع مشکل، تنها خداوند میتواند یاریگر باشد. همچنین، شاعر به بیوفایی و فریبکاری در زندگی اشاره کرده و بیان میدارد که در دنیای پر از ریسک و قمار، حقیقتاً کسی با صداقت و وفاداری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: آن کسی که بدون هیچ تمایلی به مال و ثروت زندگی میکند و حرص و آز در دلش ندارد، در واقع از تمام داراییهای دنیا بینیازتر است و مثل او سرمایهدار دیروز نمیتواند احساس آزادی و بینیازی کند.
هوش مصنوعی: اگر دیگران به تمایزات و ویژگیهای خاص اهمیت میدهند، ما به اصول و ارزشهای خود توجه داریم که در آن هیچ تفاوتی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر زبان دشمن از ما کوتاه نشود، چه فرقی میکند؟ ما خوشحالیم که عمر خیانت او طولانی نیست.
هوش مصنوعی: با دستانت به کسی آسیب نرسان و همواره سعی کن با آرامش رفتار کنی. گنجشک توانایی تحمل سختیها را ندارد، بنابراین باید بیدلیلی در کارهایت برنده و صدمه رسان نباشی.
هوش مصنوعی: در دین ما خدمت به مردم انجام وظیفهای مهم و واجب است و انصاف و عدالت در این میان، مانند نماز، از عباداتی به شمار میرود که ارزش بسیاری دارد.
هوش مصنوعی: ضعف و درماندگی انسان از هر سو او را احاطه کرده است و جز خداوند بزرگ، هیچ کس نمیتواند او را نجات دهد.
هوش مصنوعی: در این مکان که زندگی افراد در خطر است، کسی مثل «فرخی» که همه چیز را برای باختن میدهد، وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست
تسلیم کرده را زبلا احتراز نیست
هیچش ز روزگار نباشد تمتّعی
آن کس که مبتلای بتی دلنواز نیست
هرجا که در محامد محمود دم زنند
[...]
ای آنکه پیشهٔ تو به جز کبر و ناز نیست
چون قامت تو سرو سهی سرفراز نیست
روشن دل کسی که تو باز آیی از درش
تاریک دیدهای که بر وی تو باز نیست
راهی که سر به کوی تو دارد حقیقتست
[...]
آنچه نماز زنده دلان جز نیاز نیست
و آنرا که در نیاز نبینی نماز نیست
مشتاق را بقطع منازل چه حاجتست
کاین ره بپای اهل طریقت دراز نیست
رهبانت ار بدیر مغان راه می دهد
[...]
هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیست
در پرده محرم سخن اهل راز نیست
پا در گل است همّت کوتاه دست تو
ورنه طریق کعبهٔ وصلش دراز نیست
پای از سرِ نیاز بنه در ره طلب
[...]
هرکس شهید آن مژه های درازنیست
در شرع بر جنازه آن کس نماز نیست
محمود را گرچه جهان زیر خاتمست
جایی بهش ز گوشه چشم ایاز نیست
شه را چو پرده از رخ شاهد برافکنند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.