هرکس شهید آن مژه های درازنیست
در شرع بر جنازه آن کس نماز نیست
محمود را گرچه جهان زیر خاتمست
جایی بهش ز گوشه چشم ایاز نیست
شه را چو پرده از رخ شاهد برافکنند
چشمش سوی خراج خطا و طراز نیست
معذورم ار ضعیف و جگر خسته مانده ام
در عرصه ای پرم که بجز شاهباز نیست
عاشق وفا نماید و معشوق سرکشی
حسن از حجاب خالی و عشق از نیاز نیست
دایم کمان کشی به کمان گه نشسته است
آن طاق ابرو از گره فتنه باز نیست
گو غمزه خشمگین شو و گو ناز کینه ورز
یک شیوه بی کرشمه عاشق نواز نیست
ما را چه اعتبار و اثر با وجود توست
جایی که جلوه کرد حقیقت مجازنیست
یار از غرور مست و «نظیری » به خود اسیر
بیچاره دل که هیچ کسش چاره ساز نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مسایل عشق، وفا و زیبايي میپردازد. شاعر به تضادهای عشق و معشوق اشاره میکند و بیان میکند که در دنیای وجودی، جایی برای تلاشهای نابود کننده نیست. او از احساس ضعف و ناکامی در مواجهه با عشق میگوید و تأکید میکند که در این دنیا هیچ چیز جز حقیقت عشق موجود نیست. شاعر همچنین به سرنوشت دل عاشق و عدم وجود راه چاره برای آن اشاره کرده و به نوعی از تنهایی و ناامیدی خود سخن میگوید.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر زیبایی و افسون خاص چشمانش مورد توجه قرار گیرد، در دین بر او برای مردن و فوتش نماز نمیخوانند.
هوش مصنوعی: هرچند که مقام محمود بسیار بالا و فراگیر است، اما حتی او هم از آنچه ایاز در دلش دارد بیخبر است.
هوش مصنوعی: وقتی که پرده را از چهرهی معشوق کنار میزنند، چشمهای شاه به سوی مالیات و هزینههای نادرست میافتد و ترتیب درست امور را فراموش میکند.
هوش مصنوعی: من عذرخواهی میکنم که در میان افراد قوی و توانمند به لحاظ روحی و روانی ضعیف و خستهام و احساس تنهایی میکنم.
هوش مصنوعی: عاشق باید وفادار باشد و معشوق باید زیبا و آزاد باشد؛ عشق بدون نیاز به چیز دیگری نیست.
هوش مصنوعی: همواره نشانهگیری میکنی و کمانکشیدن ادامه دارد، اما آن قوس ابرو که نشاندهنده زیبایی است، همچنان از گره و پیچیدگیهای مشکلات رها نیست.
هوش مصنوعی: با وجود خشم و کینه خود، همچنان ناز و عشق را به نمایش بگذار، زیرا عشق واقعی همیشه با کرشمه و زیبایی همراه است.
هوش مصنوعی: وجود تو چنان اعتبار و تاثیری دارد که ما ارزش و اهمیتی پیدا نمیکنیم، زیرا وقتی حقیقت نمایان میشود، دیگر جایی برای مجاز نیست.
هوش مصنوعی: معشوق به خاطر غرورش و زیباییاش به خودش مغرور شده و این غرور او را اسیر کرده است. دل بیچاره من هم در این میان گرفتار است و هیچکس نمیتواند به من کمک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشتاق دوست را ره مقصد دراز نیست
تسلیم کرده را زبلا احتراز نیست
هیچش ز روزگار نباشد تمتّعی
آن کس که مبتلای بتی دلنواز نیست
هرجا که در محامد محمود دم زنند
[...]
ای آنکه پیشهٔ تو به جز کبر و ناز نیست
چون قامت تو سرو سهی سرفراز نیست
روشن دل کسی که تو باز آیی از درش
تاریک دیدهای که بر وی تو باز نیست
راهی که سر به کوی تو دارد حقیقتست
[...]
آنچه نماز زنده دلان جز نیاز نیست
و آنرا که در نیاز نبینی نماز نیست
مشتاق را بقطع منازل چه حاجتست
کاین ره بپای اهل طریقت دراز نیست
رهبانت ار بدیر مغان راه می دهد
[...]
هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیست
در پرده محرم سخن اهل راز نیست
پا در گل است همّت کوتاه دست تو
ورنه طریق کعبهٔ وصلش دراز نیست
پای از سرِ نیاز بنه در ره طلب
[...]
حسنت نیازمند تماشای ناز نیست
اما ز ذوق جلوه ی خود بی نیاز نیست
آرایش وجود قبول حوادث است
زان سو گذر مکن که در فتنه باز نیست
پبمان سعی مگسل اگر کار مشکل است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.