گنجور

 
فرخی یزدی

نای آزادی کند چون نی نوای انقلاب

باز خون سازد جهان را نینوای انقلاب

انقلاب ما چو شد از دست ناپاکان شهید

نیست غیر از خون پاکان خون‌بهای انقلاب

اندرین طوفان خدا داند که کی غالب شود

ناخدای ارتجاعی یا خدای انقلاب

تا تو را در راه آزادی تن صد چاک نیست

نیستی در پیش یاران پیشوای انقلاب

با خط برجسته در عالم علم گردد بنام

آنکه بگذارد به دوش خود لوای انقلاب

گر رهد دستم ز دست این گروه خودپرست

با فداکاری گذارم سر به پای انقلاب

دل چه می‌خواهم نباشد در حدیث عشق دوست

جان چه کار آید نگردد گر فدای انقلاب

 
sunny dark_mode