گنجور

 
طغرای مشهدی

سخن چون سپاه بیان را گرفت

به این فوج، تخت زبان را گرفت

مسلم بود خسروی بر سخن

که دربسته، ملک دهان را گرفت

چو بر بادپای نفس شد سوار

دو صد قلعه گوش جان را گرفت

صف آرای ابیات رنگین چو گشت

اقالیم روح و روان را گرفت

چو از سطر، لشکرکشی ساز کرد

به یک نی سواری، جهان را گرفت

 
sunny dark_mode