گنجور

 
طغرای مشهدی

سخن گرچه دارد بسی می پرست

کسی نیست چون من ازین باده مست

به صهبای معنی چو مایل شدم

خراباتی کوچه دل شدم

دلم جام لفظی گر انگیخته

می معنی از هر طرف ریخته

چو استادگی در سخن می کنم

سخن را روان بدن می کنم ...

ز من این خیال کهن تازه شد

تهی طبل گردون پرآوازه شد

مغنی بیا نغمه ای سر کنیم

هوا خشک شد، از نوا تر کنیم

 
sunny dark_mode